روایت زندگی یکی از شهدای غواص عملیات کربلای
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 204
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 211
بازدید ماه : 878
بازدید کل : 174179
تعداد مطالب : 382
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1

تماس با مدیر

پیج رنک گوگل وصیت شهدا

کد ِکج شدَنِ تَصآوير

چاپ این صفحه قرآن آنلاین

www.doostqurani.ir/

دوست قرآنی" href="http://doostqurani.ir/">دوست قرآنی

Amargir.net
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 382
:: کل نظرات : 52

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 4

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 204
:: باردید دیروز : 2
:: بازدید هفته : 211
:: بازدید ماه : 878
:: بازدید سال : 82592
:: بازدید کلی : 174179
نویسنده : سرباز ولايت
چهار شنبه 27 خرداد 1394

امیر درتومیان  دهم دی ماه سال چهل و شش در بجنورد به دنیاآمد، دومین فرزند خانواده بود مقطع ابتدایی را در  دبستان وحدت، راهنمایی را در مدرسه آیندگان درس خواند در مقطع دبیرستان رشته ریاضی فیزیک را انتخاب کرد  و همزمان با تحصیل در رشته های هنری مثل تئاتر هم فعالیت می کرد و  از فعالیت های اجتماعی و سیاسی و ورزشی نیز غافل نمی شد .

 

 

 

از فعالین انجمن اسلامی دبیرستان شهید حسن آبادی بود و بعد از مدرسه در مسجد انقلاب فعالیت می کرد.اغلب نماز را درمسجد به جماعت می خواند و با دوستان هم ردیف اش به دیدار خانواده شهدا می رفت.

 

 

 

آخرین نمایشی که در آن نقش آفرینی می کرد معراج نام داشت که در سینما سعدی بجنورد به مدت بیست روز به روی صحنه رفت. تئاتر معراج به کارگردانی مهدی خامنه ای و محمد در چمن با موضوع جنگ و جبهه بود در قسمتی از این تئاتر امیر که نقش سربازی را در جبهه دارد. خطاب به پدر شهیدی که به دنبال فرزندش به جبهه امده است و سراغ فرزندمفقود الاثرش را از همرزمانش می گیرد با لحن دلنشینی می گوید : پدر اینجا گلستان است دنبال کدام گل در این گلزار می گردی ؟

 

 

 

 

 

امیر در چندین نمایش تئاتر به ایفای نقش پرداخت و پس از تحصیلات متوسطه و شرکت در کنکور  به صورت داوطلبانه به جبهه اعزام شد و در عملیات والفجر8شرکت کرد که پس از بازگشت  به اصفهان رفت تا در رشته مهندسی صنایع دفاعی در دانشگاه مالک اشتر ثبت نام کند . پس از پایان ترم دانشگاهی با دوستانش به جبهه اعزام شد و در عملیات کربلای چهارشرکت کرد و در همان عملیات در تاریخ 4/10/65 در منطقه شلمچه به شهادت رسید.

 

 

 

 

 

خواهر شهید می گوید قبل از عملیات کربلای 4 با همرزمانش به بجنورد آمده بود مادر و پدرم و اهالی خانه ازحضورش خوشحال بودیم و آن شب تا دیر وقت دور هم جمع شده و با هم دیگر صحبت می کردیم ولی امیر حرفی از جبهه و جنگ نزد آخر شب بود که استحمام کرد و بعد هم به اشکالات درسی ما رسیدگی کرد و  بعد وضویی گرفت و شروع به قرآن خواندن کرد که در حین قرآن خواندن به دلیل خستگی خوابش برد مادرم از روی سینه اش قرآن را برداشت تا پتو را رویش بکشد چشمانش را باز کرد و گفت مادرجان چرا برداشتی ؟ هروقت پلک هایم را باز می کنم کمی از آن را می خوانم ...صبح فردا  که عازم بود برف سنگینی باریده  بود امیر رفت ولی بعد ازمدت زمان کوتاهی برگشت و دوباره خداحافظی کرد و بهانه اش این بود که کتابش را جا گذاشته است .

 

 

 

امیر جزو غواصان اخلاص عملیات کربلای چهار بود که تا سال بعد نیز پیکر مطهرش مفقود الاثر بود تا اینکه در گرماگرم مرداد سال 66 به گلزار شهدای بجنورد بازگشت و ماهی برکه کوچک این شهر در معصوم زاده به خاک سپرده شد .

 

 

 

بعد از خبر شهادت و اعلام مفقود الاثر بودنش یکی از فرماندهان امیر در خاطراتش می گفت : " هوای جبهه بسیار گرم وطاقت فرسا بود . چند روزی متوجه شدم امیر سر سفره صبحانه ونهارحاضر نیست . از دوستاش پرسیدم امیر چرا نمیاد غذا بخوره ؟ گفتند امیر روزه میگیره .احضارش کردم و گفتم تو این شرایط سخت چرا روزه میگیری ؟ فقط  یک جمله گفت واین بود :" آن جنگ با کفر است واین جنگ با نفس ."

 

 

 

 

 

یاد و نام شهدای غواص عملیات کربلای 4 گرامی باد.

 

 

 

تقدیم به شهید امیردرتومیان وشهدای غواص عملیات کربلای چهار

 

 

 

 

 

 اکسیر عشق بود که در جان ما زدند:

 

 

 

 حرف از زیارت حرم کربلا زدند!

 

 

 

 یک عده در هیاهوی اعزام گم شدند

 

 

 

 یک عده تا به جبهه رسیدند, جا زدند!

 

 

 

 ما خط شکن شدیم , و دشمن خبر گرفت

 

 

 

 از پشت سر چه شد همه خنجر به ما زدند؟

 

 

 

 ما دوست... ما برادر هم بوده ایم , پس

 

 

 

 زخمی چنین به پشت برادر چرا زدند؟

 

 

 

       * * 

 

 

 

 بی سیم ها تمام شب این را صدا زدند:

 

 

 

 غواص ها در آتش و خون دست وپا زدند!

 

 

 

 یک عده در دل شط تاریک گم شدند

 

 

 

 یک عده چنگ ها به طناب رها زدند - 

 

 

 

 دستی طناب را به عداوت بریده بود

 

 

 

 دستی از آن گروه که حرف دعا زدند

 

 

 

 بی سیم های خسته و مایوس یک نفس

 

 

 

 با بغض, حرف وعده و قول وفا زدند

 

 

 

 اما درآن طرف چه سکوتی ! سپس فقط 

 

 

 

 بی سیم های خسته خدا را صدا زدند... 

 

 

 

       * *

 

 

 

 ما در میان مرده و مرداب زنده ایم  

 

 

 

 این مرگ، تهمتی ست که به موج ها زدند!

 

 

 

 یک وعده شان درست درآمد برای ما:

 

 

 

 حرفی که از حضور در این کربلا زدند...

 

 


:: موضوعات مرتبط: وصيت نامه شهدا , خاطرات شهدا , زندگينامه شهدا , ,
:: برچسب‌ها: عکس , عکس شهدا , عکس شهدای غواص؟ , غواصان , عملیات کربلای پنج , امیر در تومیان , , سبکبالان عاشق ,
:: بازدید از این مطلب : 457
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
بخشي از وصيت نامه شهيد صياد شيرازي
زندگينامه شهید رمضان بزی
زندگينامه شهید محمد رضا بزی
زندگينامه شهید ابراهیم بشیری ده ارباب
مثل شهدا......
شهادت...
من باید تنبیه شوم.....
زندگينامه روحاني شهید مهدی توکلی
وصیت نامه شهید قادر هاشمزهی
زندگينامه شهيد مسلم لك زايي
زندگينامه شهيد محمد شاهبازي
زندگينامه شهيد عيسي كوهستاني
زندگينامه شهید غلامحسين آرامش
وصیت نامه علی اصغر ابراهیمی
کلاه هایی که بر سر جوانان دیروز رفت...
هدیه خدا...
دست نوشته شهید حسن باقری
برگ امتحانی..
ماجرای شهیدی که پلاکش مانع شناسایی اش شد...
از خود گذشتگی...
شهید عباس کریمی
فاتح خیبر....
کمال کورسل...
سر نداشت...
کمی تامل....
آرزوم شد شهادت...
وصیت نامه شهید عباس رحمتی
وصیت نامه شهید صدیقی
چه ساده لوحند....
رو پاهای مامانم بخوابم
وصیت نامه شهید ایرج خسروی
باشهدا...
شهید مهدی زین الدین
خفته در خون
زندگینامه و وصیت نامه شهید مهدی زین الدین
زندگی نامه و وصیت نامه شهید محمد جهان آرا
وصیت نامه شهید بابائی
بی نظیر ترین فرمانده تاریخ انقلاب
وصیت نامه شهید امیر حاج امینی
شهیدی که به NBA علاقه داشت!
شهیدی که شهادتش دل رهبر را سوزاند
ماجرای احداث پل روی هور که منجر به کشف پیکر ۷۰۰ شهید شد
روایت زندگی یکی از شهدای غواص عملیات کربلای
غواصي که 14 سال در آب ماند
تیر هایی از جانب خدا
فدایی حضرت زینب(س)
بخونید
توصیف حاج قاسم سلیمانی از فرمانده شهیدمیرقاسم میرحسینی
زندگینامه شهید امید شیبانی
متن شهدا
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
بسم رب الشهدا والصديقين سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شما در مورد وب سايت سبكبلان عاشق؟

پیوندهای روزانه
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان سبكبالان عاشق  آدرسwww.shaied-ebrahimi.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.